اینجا خاطراتـــــــه که ماندگار میشه
تاریخ : 8 / 12 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

كامپیوترها هم حرف انسان را خواهند فهمید!
كامپیوترها هم حرف انسان را خواهند فهمید!
ایران ناز، اگر كامپیوترها قادر به تشخیص زبان گفتاری انسان ها باشند، شاید روزی بتوانیم برای وارد كردن دستورات از صدا و دستورات گفتاری به جای صفحه كلید استفاده كنیم.

اما اینكه كامپیوتر بتواند گفتار انسان را بخوبی تشخیص دهد، امری بسیار سخت به نظر میرسد، چراكه زبان محاوره‌ ای تفاوت بسیار زیادی با زبان نوشتاری داشته و تنوع زبان گفتاری و این‌كه هر زبانی هم دارای لهجه‌های متفاوتی است، خود معضل دیگری است.

به گزارش ایران ناز هم‌اكنون با سرمایه‌گذاری موسسه VERDIKT تحت نظارت شورای تحقیقاتی نروژ، پروفسور اسوندسن از دانشگاه NTNU نروژ و همكارانش در حال تست رویكرد ابداعی ـ ابتكاری برای خلق نسل بعدی تكنولوژی تشخیص گفتار هستند. محققان نروژی نشان داده‌اند كه اساس تولید گفتار در همه زبان‌ها یكسان است. به این ترتیب این تكنولوژی بدون اتكا به داده‌های گفتاری هر زبان قابل توسعه و به كار بردن برای تمرین ماشین‌هاست.

محققان تحقیقاتشان را براساس مطالعه فونتیك یا مطالعه اصوات گفتار انسان انجام می‌دهند. همچنین اطلاعات اضافی دیگری همچون دانش زبان و گویش‌های مختلفی را در بانك اطلاعاتی سیستم گنجاندند. تاكنون به‌ منظور تشخیص گفتار دو رویكرد متفاوت شایع‌تر از بقیه بوده است؛ هر دو براساس استفاده از داده‌های گفتاری و متون منبع، جهت آموزش به كامپیوتر برای تشخیص زبان‌های مختلف بنا شده است.

یك رویكرد انتقال قوانین استنتاجی در مورد كلمات و صداها به كامپیوتر است. محققان معتقدند كه با آنالیز بخش كوچكی از یك سخنرانی می‌توان تعیین كرد، صدای خاصی كه با تشدید بین 750 تا 1200 هرتز تلفظ شده مربوط به حرف A است و اگر میزان تشدید بین 350 تا 800 مگاهرتز باشد این صدا مربوط به حرف U است.

رویكرد دوم این است كه آموزش به ماشین را فراموش كرده و با خوراندن نمونه‌های مختلف آوایی و گفتاری بتوان از طریق مقایسه و نمونه‌برداری كامپیوتر را قادر به تشخیص گفتار كرد. در ابتدا ماشین تمام پیشامدهای صوتی محتمل را دریافت می‌كند، در این میان احتمال تفسیر رخدادهایی با فركانس بالاتر توسط ماشین و تفسیر آن به صوت نمونه بیشتر است.

گروه تحقیقاتی رویكردی را انتخاب كرد كه بین این دو رویكرد سنتی قرار می‌گیرد، آنها اطمینان زیادی به رویكرد آماری دارند، از طرفی نیاز به توجه به الگوهای قابل پیش‌بینی در گفتار در دنیای واقعی نیز وجود دارد. در سیستم جدید شاهد تركیبی از یادگیری داده‌محور و رویكرد مبتنی بر قواعد هستیم.

الگوهای گفتار با توجه به فیزیولوژی، گویش، فرهنگ و سلامت افراد متفاوت بوده و همه اینها بر اصوات و تولید جملات تاثیر می‌گذارد. برای این‌كه یك ماشین چگونگی درك این گفتار را بیاموزد باید قادر به تشخیص شایع‌ترین تغییرات و اختلافات بین گفتار و زبان باشد.

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
موضوعات مرتبط: آموزشی , ,
تاریخ : 5 / 12 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

میدونید قیمت یه روز زندگی چنـده؟


راستی؛ هیچ وقت از خودت پرسیدی قیمت یه روز زندگی چنده؟
تموم روز رو کار می کنیم و آخرشم از زمین و زمان شاکی هستیم که از زندگی خیری ندیدیم

شما رو به خدا تا حالا از خودتون پرسیدید:
قیمت یه روز بارونی چنده؟



یه بعدازظهر دلنشین آفتابی رو چند می خری؟
حاضری برای بو کردن یه بنفشه وحشی توی یه صبح بهاری یه اسکناس درشت بدی؟
پوستر تمام رخ ماه قیمتش چنده؟


ولی اینم می دونی که اگه بخوای وقت بگذاری و حتی نصف روز هم بشینی به
گل های وحشی که کنار جاده در اومدن نگاه کنی بوته هاش ازت پول نمی گیرن!


چرا وقتی رعد و برق میاد تو زیر درخت فرار می کنی؟
می ترسی برقش بگیرتت؟
نه، اون می خواد ابهتش رو نشونت بده.
آخ
ه بعضی وقت ها یادمون میره چرا بارون می یاد!


این جوری فقط می خواد بگه منم هستم
فراموش نکن که همین بارون که کلافت می کنه که اه چه بی موقع شروع شد، کاش چتر داشتم، بعضی وقتا دلت برای نیم ساعت قدم زدن زیر نم نم بارون لک می زنه.

هیچ وقت شده بگی دستت درد نکنه؟

ابرا رو می گم
هیچ وقت از ابرا تشکر کردی؟
هیچ وقت شده از خودت بپرسی که چرا ذره ذره وجودشو انرژی می کنه
و به موجودات زمین می بخشه؟!

ماهانه می گیره یا قراردادی کار می کنه؟


برای ساختن یه رنگین کمون قشنگ چقدر انرژی لازمه؟
چرا نیلوفر صبح باز میشه و ظهر بسته می شه؟
بابت این کارش چقدر حقوق می گیره؟
چرا فیش پول بارون ماهانه برای ما نمی یاد؟
چرا آبونمان اکسیژن هوا رو پرداخت نمی کنیم؟


تا حالا شده به خاطر این که زیر یه درخت بشینی و به آواز بلبل گوش کنی پول بدی؟
قشنگ ترین سمفونی طبیعت رو می تونی یه شب مهتابی کنار رودخونه گوش کنی.

قیمت بلیتش هم دل تومنه!

تو که قیمت همه چیز و با پول می سنجی تا حالا شده از خدا بپرسی :
قیمت یه دست سالم چنده؟
یه چشم بی عیب چقدر می ارزه؟
چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنم پرداخت کنم؟!
قیمت یه سلامتی فابریک چقدره؟
قیمت داشتن دوست گلی مثه من چنده>؟؟؟؟

خیلی خنده داره نه؟
و خیلی سوال ها مثل این که شاید به ذهن هیچ کدوممون نرسه ...



اون وقت تو موجود خاکی اگه یه روز یکی از این دارایی هایی رو که داری ازت بگیرن
زمین و زمان رو به فحش و بد و بیراه می گیری؟
چی خیال کردی؟

پشت قبالت که ننوشتن. نه عزیز خیال کردی!

.
ما به جای استفاده از موجودیمون نشستیم بحث و جدل میکنیم و غصه میخوریم!
بیا از زمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم.
قدر خودت رو بدون و لطف دوستان و اطرافیانت رو هم دست کم نگیر

به زندگیت ایمان داشته باش تا بشه تموم قشنگیهای دنیا مال تـــو
حالا برای عوض کردن جو حاصله دیمو زیر رو دانلود کن بد نیس همینجوری گذاشتمش
باتشکر از خوندنتون

 


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : 3 / 12 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

 

یکی از محافظان مقام معظم رهبری در قالب خاطره ای گفت: یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند.

 

آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهد کرد. ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟؛ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواحه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم.

 

آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند .

 

آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند.

منبع/ نشریه ماه تمام، شماره ۳،ص۱۷


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : 3 / 12 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

ساخت اولين هواپيماي بدون سر نشين هيبريدي پيل سوختي و باطري ليتيومي كشور در دانشگاه سيستان و بلوچستان

بعد از 4 سال تلاش،تیم دانشجویی هواپیمای بدون سرنشین دانشگاه سیستان و بلوچستان توانست اولین هواپیمای بدون سرنشین آکادمیک هیبریدی پیل سوختی با باتری لیتیومی را در ایران ساخته و با موفقیت آزمایش نماید.

 

 

 اعضاي اين تيم پژوهشي:آقايان دكتر سيد سعيد توكلي افشاري (دانشيار دانشكده برق و كامپيوتر-گروه الكترونيك)، شايان اسفرايني (كارشناسي ارشد برق)، حميد شوشتري رضواني(كارشناسي ارشد مهندسي شيمي)، علي جمالي نوذري (كارشناسي ارشد مهندسي شيمي)، مجتبي فدايي (كارشناسي ارشد مكانيك)، سامان روحاني (كارشناسي برق) و احمد جمالي (كارشناسي ارشد فيزيك).


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ : 30 / 11 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

.

 

عالییی همشون قشنگن

 

 


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ : 30 / 11 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

چه رسم جالبی است !!!

محبتت را می گذارند پای احتیاجت

صداقتت را می گذارند پای سادگی ات

سکوتت را می گذارند پای نفهمی ات

نگرانیت را می گذارند پای تنهایی ات

و وفاداریت را پای بی کسی ات

و آن قدر تکرار می کنند که خودت باورت می شود که تنهایی و بی کس و محتاج !!!


|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ : 30 / 11 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

شهید زین‏الدین در 18 مهر سال 1338 ش، در خانواده‏ای مذهبی در شهر تهران، در خیابان ری دیده به جهان گشود. پدر و مادرش که از معارف اهل‏بیت برخوردار بودند، اسمش را «مهدی» نهادند. پدر شهید زین‏الدین از فعّالان مذهبی و سیاسی زمان خود بود که بارها به خاطر فعالیت سیاسی، تبعید و در شهرهای مختلف کشور، طعم تلخ زندان رژیم طاغوت را چشیده بود. مادر آن شهید نیز از مربیان قرآن و اشاعه دهندگان معارف اهل‏بیت علیهم‏السلام به شمار می‏رود.

هندانه و فلفل

بسم الله الرحمن الرحیم

 

علی حاجی زاده می گويد:

 

آقا مهدی هر وقت می افتاد تو خط شوخی دیگر هیچ کس جلودارش نبود.

یک وقت هندوانه ای را قاچ کرد، لای آن فلفل پاشید، بعد به یکی از بچه ها تعارف کرد. او هم برداشت، شروع کرد به خوردن.

وقتی حسابی دهانش سوخت، آقا مهدی هم صدای خنده اش بلند شد. بعد رو کرد بهش گفت: «داداش! شیرین بود؟!»

 

منبع: کتاب «افلاکی خاکی»

 

 

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : 30 / 11 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

نمیخواستم بگم ولی دیگه مجبورم راه دیگه ای ندارم ...

 

چند وقتی بود البته چند وقت که نه حدود ۲ ساله که مریضی سختی دارم و هیچکی خبر نداشت و الان دیگه نمیتونم از کسی پنهون کنم چون دیگه رفتنیم و دوست داشتم قبل رفتنم ازتون خداحافظی کنم نه یک روز صبح تو دانشگاه ببینید اعلامیه ترحیم زدن و مال منه خلاصه من دارم میمیرم همتون موظفید به این وصیت من عمل کنید وگرنه در پیش درگاه خداوند مسئولید

 

وصیت میکنم بعد مرگم….

از بوی گلاب بدم می آید، همون آب معدنی کفایت می کند، نگید این ایستک دوست داشت، سنگ قبرش رو با ایستک بشوریمااا ، لوچ میشه

آقایون فامیل، به خاطر من سه متر ریش نزارید خب. خانوم های فامیل، خواهشا بالای سر قبرم جیغ و داد نکنید، باور کنید من از همهمه و شلوغی بدم میومد! مردم، گناه که نکردم! … … … مراسم ختم من آخوند هم نیارید واسه فامیل، دینی کلاس پنجم رو یادآوری کنه!!!
یه دوست دخترم نداریم که بگیم: خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟!
توی درایو D عکس دارم، خوراک اعلامیه، عکس کارت دانشجوییمونزاریداا، اونا جلب ترحم نمی کنه\!
بعد از مرگم هنوز میت رو زمین مونده هارد کامپیوتر و لب تاپمو  رو بزارید تو ماکروفر! یه کاری کنید درایوE  بیشتر بترکه! من اندک آبرویی داشتم در این خانواده!!!
روی خرما ها پودر نارگیل نریزید، هم شکلش خز میشه، هم بدمزه میشه! همون گردو بزارید لاش خیلی حال میده!
شایعه کنید قبل مرگش بهش الهام شده بود میمره! از اون دیالوگ هاست که مو به تن سیخ می کنه هااا !!
پنج شنبه ها سر خاکم نیاید چه کاریه؟ ترافیکه!
فیس بوکم گوگل پلاسم وکلوپمو ... رو بلاک نکنید، گهگداری باهاش پست بدید بیاد بالا جیگر رفیقام کباب شه.....

وبلاگاااااااااام     .... هواشونو داشته باشین


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : 29 / 11 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

ذهنی ضرب کنید

 به نظرتون چیکار میکنه؟؟؟؟؟

1-بازی pro street داره حالشو میبره

2-برنامه میسازه

3-در دنیای زیبای اینترنت مطالبه مفید سرچ میکنه

4-میچته

 

 

از بس همه سرشون توی facebook گرمه,که دیگه هیچکی نمیاد یه سر به ما بزنه !والا

 

 

هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود


هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم


و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دریا و دریا !...

 

 

                              

 

 


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ : 29 / 11 / 1391
نویسنده : (مرضیه خانوم

 

هر جا که هستی به آسمان نگاه کن...

آرامم می کند که آسمانمان یکیست

 

 

ســـــــــــــــــاکت که می مانی...

میگذارند به حساب جواب نداشتنت!

عـــــــــــــــــــمراً ...

 بفهمند داری جان میکنی تا حرمــــــــــــــــــــــــــــــتهـا را نگه داری...

 

 

 خسته از اعتــــــمادی بیــــجا...

از من نرنــــــــــج…

نه مغــــــرورم نه بی احســـــاس…

فقط خســــته ام…

 


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

آخرین مطالب